۱۳۹۲ بهمن ۵, شنبه

تاريخ و ادبّيات ترکمن در قرون XIV و XV - (بررسی تاریخ و اشعار جهانشاه حقيقی) - 1

سلطان قره یوسف قره قویونلی
1. بنیه های رشد ادبیَات و تاریخ دوره ترکمانی

تاريخ و ادبيّات ترکمن در حيات پر حوادث تاريخی خود چهره های بسياری از مفاخرين را بخود ديده است. يکی از اين مفاخرين در قرون وسطی جهانشاه قره قويونلوی[4] می باشد.
روند رشد و پويائی ادبيات ترک در بعداز دوره ظهور اسلام در آسيا، از دوره خاندان ترکمنان قراخانی شروع ميشود. از دوره ايکه ترکمنهای اوغوز در قرن هشتم ميلادی فرامين اسلام را با ميل و رغبت مورد قبول و به رسميّت می شناسند در نيمه اوّل قرن دهم بعداز سوّمين پادشاه سلـسله قراخانيان به فرماندهی ساتوق خان ("ساتئق خان" یا بوغراخان) دين اسلام را به عنوان دين رسمی در دولت ترکمنان رسميّت می دهند. به اين ترتيب تا آخر قرن دهم تمامی طوايف ترک زبان به اسلام گرويدند. "... در روند همين مقوله گرايش عنـوان "ترک ايمانان" (ترکمانان: تبديل لفظی – نوشتاری اين کلمه به شکل "ترکمانان" از تاريخ بيهقی شروع می شود.) به آنها الـحاق می گردد."[5] ... »»»

در ادواری که اسلام و تفکرات سنتی آن بر عنصر "امُت" واحد تکیه داشت و عنصر "ملت" بودن انزوای دینی را در پی داشت، نويسندگان و محقّـقين دينی و علمای ترکمنان بدون تعصّب ملّی، در بيشتر موارد آثار خودرا به زبانهای عربی و فارسی هم رواج می دادند. علی الـحال زبان و ادبيّات ترکمنان در جوار علوم آن دوره همگام با زبانهای عربی، فارسی در دوّمين روند پويائی خود که بعداز ظهور اسلام می باشد همطراز با این زبانها قدم در پلّه های تکامل خود می گذارد. يکی از برجسته ترين مروجين آن در قرن دهم محمود کاشغری می باشد که در مقوله لغت شناسی موفّق به تدوين اثر ارزنده و تاريخی "ديوان الغّات الّتُرک" گرديده بود.

در آن ايـّام زبان ترکمنی در گروه زبانی "کاشغری – حاقانی" رواج داشت. امّا در دوره جهانشاه حقـيقی زبان و ادبيّات ترکمنی در گروه زبانی "ترکمنی-جغـتائی(اصل کلمه چوغ عطا)" رواج يافته بود که فرق چندانی در درک مفاهيم آن با شاخه های ماقبل خود وجود ندارد. چند تن از اوّلين دانشمندانی که در زبان ترکی خاقانی مبادرت به تأليف علوم نموده اند، عبارتند از: "خواجه احمد يسـوی" با اثر وزين "ديوان حکمت"، "احـمد يوکه نکلی" با اثر معروف "عتبة الحقايق" و "برهان الّـدين ناصر رابغوزی" با اثر مشهور "قـصـص الانبـياء رابغوزی (این کتاب توسط ناصرالدین فرزند برهان الدین مشهور به «ربغوزی» به نثر نوشته شده است. مؤلف این اثر از قصبه «رباط اوغوز» در منطقه خوارزم بوده و بدین جهت به «ربغوزی» (رباط اوغوزی) معروف گردیده است. در يك نگرش ديگر آنرا بر اساس قواعد زبانی ربّ وغوز" يعني "خداي اوغوزی" میدانند.)" و ...، را به رشته تحرير درآورده بودند.

اثر نقاش فرانسوی "جلس لاورنس" از گوک مسجد قبل از
تجدید بنا-مظفریَه جهانشاه حقیقی

در پيش درآمد اثر چاپ شده اين عارف نامدار چنين می خوانيم: "يکی از شاعران برجسته قرن چهاردهم و پانزدهم ادبيّات ترکمن جهانشاه حقيقی قره قويونلی می باشد. براساس اطّلاعات موجود، جهانشاه در سال ۱۴۰۵ ميلادی بدنيا می آيد. پدر او قره يوسف يکی از شخصيّتهای مبارز ايّام خود که از دانشهای سياسی – اجتماعی دوران خود با فراست برخوردار بوده است، وی از طايفه ترکمنان قره قويونلوی می باشد. پدر قره يوسف که نيای جهانشاه بود، بنام قره محـمّـد ترکمن معروف می باشـد."[6] قره محمّد ترکمن نوه بايرام خوجه ترکمن بوده و زمانی در رکاب حاکم بغداد سلطان اويس جلاير[7] مشغول خدمت بوده است.
شجره نامه (نسبنامه) آل تورکمن

يکی از موّرخين قرن پانزدهم بنام شکراللّه در کتاب "بهجَتِ الّتـَواريخ" در مورد بستر قومی جهانشاه اطلاّعات موثّقی را بدست می دهد. اومی نويسد: "... چنين است که در تاريخ ۸۵۲ مرحوم سلطانمراد اين فقير را به رسالت ميرزا جهانشاه منظور داشت. چون رسيديم و خدمت بجای آورديم. روزی سقاول آمد که ميرزا با شما خلوت سخنی دارد، بايد آمدن. سمعاً و طاعة گفته رسيديم. در اثنای صحبت ميرزا فرمود که سلطانمراد برادر اخروی منست و غيراز برادری، خويش من است. سبب خويش پرسيده شد. فرمود که مولانا اسماعيل تواريخ خوان را بخوانند و تواريخ اوغوز بيارند. مولانا اسماعيل آمد و کتابی آورد، اویغوری نوشته شده است. از اين کتاب خبر داد که اوغوز را شش پسر بوده نام ايشان: گوک آلپ، يير آلپ[8]، دنگيز آلپ، گون آلپ، آی آلپ، يئلدئز آلپ. ميرزا فرمود برادرم سلطانمراد به گوک آلپ بن اوغوز ميرسد و نسب قره يوسف به دنگيز آلپ ميرسد.[9]... ادامه دارد... ادامه دارد...
========================
4 . در شجره شناسی اتنيکی اقوام ترکمن، قره قويونلوئيها از شاخه بهارلوئی که اعقاب آنها مربوط به طوايف ۲۴ گانه اوغوز ميگردد، ميباشـد. طایفه "بهارلوئی یا بهارلی" در حال حاضر یکی از طوایف قابل شمار در جمهوری ترکمنستان است که یکی از همکاران نزدیک اینجانب نویسنده این سطور از طایفه بهارلی ها دکتر اراز پولاد بهارلی اکأیف است. وی در انستیتو پژوهشی تاریخ یکی از آکادمسین های آکادمی علوم جمهوری ترکمنستان است.


5 . مصّوبه کنفـرانس "اتحادیّه انسانی تـرکـمنهای دنـیِـا"، موضـوع کنفـرانس: "آفورمیلـِّـنـیه ايی پرایزخاژدِنیه تورکـمِـنسکی ناروُد (بستر باستانی و شکل گیری خلق تـرکـمن)"، عشق آباد – سال 1992- 1993/ م.

6. ҖАХАНША ХАКЫКЫ, "Гошгулар Диваны", ТМГИ, АШГАБАТ - 1999. 120 сах. [6 . Jahanşa Hakyky, “ Goşgylar diwany ”, TMGI, Aşgabat – 1999 ỳyl, 5 sah.]


7 . یکی از خوانین غرب تیموریان (گورکانیان)

8. در بعضی از روايات " داغ آلپ" بوده و آن نيای اسطوره ای ترکمنان امروزی قلمداد می شود.( خ. اونق).


9. Курбанов Г. « Персоязычное литературное наследие туркмен в XIV- XV вв, », Ашхабад – 1990 г. , 113 стр. 
============================
طبقه بندی تاریخ "دوره تورکمانی"
سیر تحوّلات در تاریخ و ادبیّات تورکزبانان
تورنتو - دکتر خانگلدی اونق:
مقدمه: چنانچه در پیش مشاهده خواهیم کرد سیر تحوّلات در تاریخ و ادبیّات، در بین تورکزبانان اگر در مقاطعی از تاریخ مشترک بوده باشد، ولیکن در سده های اخیر این ادبیّات بر بستر اخلاقیّات ملّی و جغرافیائی هر واحد از ممالک تورک، زبان و ادبیّات آنها نیز صاحب خصوصیّات ویژه خود می شوند. چنانچه ادبیّات اویغور، قزاق، اؤزبک، آذربایجان، قاشقای، قیرقیز، تورکمن، تاتار و ... بوجود آمده است. با اینکه ریشه زبانی این خلق ها واحد است، ولیکن ادبیّات آنها با نام و خصوصیّات فونوتیکی ویژه ملّی خود همراه گشته است. در حال حاضر ادبیّات جغتائی یا ادبیّات اوغوزی به آن معنای قدیمی خود جای خود را به زیر مجموعه های اثنیکی خلق های تورکزبانی داده است که هر کدام با خصوصیّات جغرافیائی ملی خود هویّت یافته اند. با اینحال در چنین بستری زبان و ادبیّات این خلق ها وجوه اشتراکات زیادی نسبت به هم دارند که تحقیق و پژوهش در روند ادواری و جغرافیائی آن می تواند منجر به شکل گیری یک زبان واحد و مشترک برای تورکزبانان دنیا گردد.
در نوشته زیر با نگاهی اجمالی به گذشته، به سیر تاریخی شکل گیری ادبیّات و به تقسیم بندی علوم در تاریخ و ادبیّات تورکزبانان از لحاظ زمانی و ادواری پرداخته ایم که از گوک تورکها تا عصر کنونی در یک قالب بندی موضوعی و مقطعی که همراه با رویدادهای شاخص ایّام خود طبقه بندی شده است، مفهوم می یابد. این سیر تحولات در مقاطعی از تاریخ ویژگی های جغرافیائی منحصر به محدوده مشخصی از تورکزبانان را بخود اختصاص داده است که تاریخ، زبان و ادبیّات آن محدوده جغرافیائی را تشکیل می دهد. ما در این نوشته سعی نمودیم با رویکرد به تاریخ و ادبیّات تورکمنی این سیر تحولات را بسوی ادبیّات ملّی کنونی تعمیم دهیم که هر کدام از اثنیکهای نامبرده شده فوق نیز در عصر کنونی با رویکرد به تاریخ و ادبیّات ملّی خود تعمیم خواهند داد. مثلاً تورکمن ها با تورک های آذربایجانی در مقاطعی از ادوار زمان، تاریخ و ادبیّات مشترکی داشتند ولیکن امروزه هرکدام دارای هویّت مستقلّی هستند. ...
شرایط اجتماعی تحولات ادبی و تاریخی:
* پروسه تحوّلات - اوّلین روند پویایی عرفان و ادبیّات تورک که با ظهور گؤک تورک ها شروع و تا رسمیت یافتن آئین اسلام در حکومت های قاراخانیان در دوره ساتوق خان یا بوغرا خان که به دوره بوغراخانی مشهور می شود، ادامه دارد. این دوره مقارن است از برپائی کتیبه های امپراتوری "گؤک تورک ها" مربوط به بیلگه قاغان، تون-یو-گوک و کول تیکین که در حال حاضر در نواحی شمال چین (مغولستان حنوبی)، در دشت های اورحون و ینئ سئی بصورت ستون های بزرگ قد علم کرده است که حکایت از تاریخی طولانی با حوادث و رخدادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... ، ایّام خود دارد. در اواخر این دوره طوایف اوغوزی شکل می گیرد و در این مورد پژوهشگران و راویانی همچون رشیدالدّین همدانی، بیهقی و ابولغازی بهادرخان و در عصر کنونی و.و. بارتولد و ا. برتلس، ... اسامی طوایف اوغوز، طاموغاها و اونقون های آن ها را مشخص نموده اند. در این دوره طوایف اوغوز بشکل زیر تقسیم می شده است:
الف). "بوز اوقلار" شامل طوایف: بیات، قایی، بگدلی، اوشار، آلقا اولی، قرا اولی، یازیر، دودورغا، دوگر، یپارلی، قیزیق و قارقین هستند.
ب). "اوچ اوقلار" نیز شامل طوایف: سالور، بایندیر، ایگدیر، ایمور، پچنک، قنیق، چاولدور، چپنی، بوگدیز، آلا یونتلی، یورگیر و ییوا می باشند.
این دوره مقارن است با "ایّام اوغوزی" که با اعتقاد به "یکه تانگری" یا "تک تانگری" که یگانه پرستی اوغوزی است، می شود. در این ایّام قورقوت آتا شکل می گیرد.
"زمانی که اوغوزها به یکجا نشینی روی آوردند آنها در شهر هایی چون "سغناق"، "قرناق"، "سابران (قراجوق)" و "سوتکنت" سکونت گزیدند و این شهرها را به مراکز تولید فرآورده های ابریشم و سایر تولیدات شهری و فرآورده های کشاورزی و آهن آلات تبدیل نموده بودند. در بین اوغوزها تا قرن X/م. میلادی هنوز پروسه گرایش به اسلام بطور کامل انجام نیافته بود و بر اساس مقتضیات اعتقادیشان، عبادت می کردند و به آئین هایی معتقد بودند که عمدتاً دارای جنبه های یکتاپرستی و معتقد به "تکتانری (تک تانگری)" داشتند که از جنبه های مختلف هماهنگ با یکتاپرستی اسلام بود و از این جهت با اسلام اشتراکات عقیدتی پیدا کرده بودند. آنها تا این دوره به اصیل بودن نژادی اهمیت می دادند. بویژه در اجرای کیفر و حکم گناهانی مثل "زنا" را با "مرگ" می دادند و نوع قانون "یاسا" در ترکهای مغول و قانون "تؤره" در بازماندگان گؤک تورکها مرسوم بوده است.
دومّین روند رشد تاریخ و ادبیّات تورکمنی را می توان از قرون بعد از II تا IV – ه.ق.، ادواری که فرامين و تفاسيـر شرعی و دينی اسـلام به زبانهای عربی شيوع پیدا کرده بود، پی گرفت. در این دوره فرهنگ نوشتاری تورک و افکار آن که در قبل از ورود و حضور اسلام با فلسفه پر هیبت شرق زمین بار بسته بود، با ادبيّـات اسلام عربی که قالب آن از فرهنگ عقب نگهداشته شده حجازی بر گرفته شده است، تلفیق می گردد و غذای روحی فلسفی اسلام بعداز آن را مهیا می کند که بعدها آن را "اسلام تورکمانی" یا "اسلام تورک" تألیف نموده اند. این روند مقارن است با حضور قدرتمند سلجوقیان در رأس دنیای اسلام. این شرایط فرهنگی و بستر فلسفی، زمینه رشد شخصیتهای ویژه ای را فراهم نموده بود که اين شخـصيّتها در عرصه حکمت و عرفان ادوار خود تأثير فنا ناپـذيری بر رشـد و پويائـی افکار و "ادبيّـاتِ دوره تورکمانی" از خود برجـای گـذاشته اند.
این مقطع از روند پويائی ادبيّـات تورک، بعداز دوره ظهور اسلام در آسيای مرکزی، از دوره خاندان تورکمنان قاراخـانی شروع می شود. از دوره ای که تورکمنهـای اوغـوز در قرن هشتم ميلادی آئین اسلام را داوطلبانه قبول و به رسميّت می شناسـند، در نيمـه اوّل قرن دهم بعداز سوّمين پادشاه سلـسله قاراخـانيان به فرماندهی "ساتوق خان" که دين اسلام را بعنوان دين رسمی در دولت تورکمنـان رسـميّت می دهـند. به اين ترتيب تا آخر قرن دهم تمامی طـوايف تورک زبان به اسـلام گرويدنـد. در روند همين مقولهء گـرايش، عنوان "تورک ايمانان (تورکمـانان)"[1] به آنها الحـاق می گـردد. در چنين شـرايطی دين اسلام بعنوان تنها عقيده و ايمـان کامل در دنيا مـورد پـذيرش آحـاد طوايف واقع شده و از نطر وسعت تا شرقی ترين سرحـدّات اقاليم آسـيای مـرکزی رواج پيـدا می کنـد.[2]
در آن ادوار که عنصر "امّت" بر عنصر "ملّت" غالب آمده بود، نويسـندگان و محقّقين دينی و علمای تورکمنان بدون تعـصّـب ملّـی و با اعتقاد به روح اُمّت پرستی دین و با صداقت قومی، آثار خود را در بيشتر موارد به زبانهـای عربی و فارسی رواج می دادند. علی ای حـال زبان و ادبيّات تورکمنی در جوار علوم آن دوره در دوّمين روند پويائی خود که بعد از پروسه های ظهور و شیوع اسلام می باشد، گام در پلّه های تکامل ویژه خود مـی گـذارد که می توان از آن بعنوان "فلسفه تورکمانی" نام برد.
در آن ايّـام زبان تورکمنی در گروه زبانی کاشغری و حاقانی رواج داشت. اوج شکوفائی این ایّام با تحریر و کتابت "دیوان لغات الّتورک" ماخمئت قاشغارلی (محمود کاشغری) ماهیّت یافته، شروع می شود. در این دوره چند تن از اوّلين دانشمندانی که در زبان تورکمنی حاقانی مبادرت به تأليف علوم نموده بوده اند. عبارتند از: "خواجه احمد يسوی" با اثر وزين "ديوان حکمـت"، "احـمد يوکه نکلی" با اثر معروف "عتبة الحقايق" و "برهان الّدين ناصـر رابغـوزی" با اثر مشهور "قـصـص الانـبيا رابـغوزی[3] و دیگر آثار را هم می توان نام برد؛ به رشته تحرير درآورده بودند.
مضمون ادبی عرفـان در قالب صـوفيزم درهم ادغـام و برای اوّلين بار در دوره اسـلام از شرق زمين بر می خيزد.
در اقـاليم شرق دنيـای خلافـت اسـلام که هنوز فلسفه صـوفيـزم به منصـه تأليف در نيـامده بود، زمينه عينی و ذهـنی رشـد و پويائـی علوم حکمت فراهـم می گـردد که بعدها به غرب دنیای اسلام يعنی به کشورهـای اسپانيـا و اندولـس نيز نـشر پيـدا می کنـد.
ادبیات عـرفـانی و صـوفيـزم ِ آسيای مرکزی در عين حـال با اخلاق و روحيّـات اقاليم شرق زمين عجين گشته بود. اگر بخواهیم یک تصویر کلی راجع به عناصر اخلاق و ويژگيهـای روحی و معنوی اين مکتب موروثی را در همان ادوار، در ذهن خود تجسّم کنیم، ابتدا لازم است دریابیم که بنيه و ستون فقرات ادبیّات عرفانی و صـوفيزمِ ميـراث رسـيده به اقاليم آسيـای مرکزی و سایر نقاط دنیا، از همـان زمينه و بستـرگاه شامانیزم، بودائیسم، مزدیسم، زردشت، مانویسم(مانيگـری)، و ... ریشه دوانیده و روئیده است و با فرهنگ و ايدئـولوژی اسلام درهم آميخـته و غنا يافته اسـت. این دوره را می توان در چنین بستری تصور نمود و در این حالت است که شناخت صوری آن دوره مقدور می گردد.
جهت درک روشن تر از روند رشد زبان و ادبیّات تورکمنی لازم است ابتدا مسیر مشخّص این پروسه را در یک قالب ادواری که به اشکال زیر تعیین می گردد، باید پی گرفت.
دوره های مشخص تاریخ و ادبیّات تورکمنی را می توان در سه روند تاریخی با زیر مجموعه های آن خلاصه نمود:

اوّلین روند:
تاریخ و ادبیّات کؤگ تورک ها – ااین دوره از زمان نوشته شدن و برپائی کتیبه های گؤک تورک ها که در کنار رود "بارلیق" کشف شده و در وادی اورخون مغولستان (جنوب مغولستان و شمال چین) قرار گرفته است، شروع می شود. در آن از "بودون" های تورک و طوایف "آلتی اوغوز" صحبت شده است. دوره ی برپائی آن که به "اوز ییگن آلپ توران" مربوط می شود، اوغوز ها در هیئت شش قبیله، تحت حاکمیت "گؤک تورک ها" می زیسته اند. این کتیبه ها با الفبای اورخون - يئنی سئی (حروف "طامغا" که بنا به روایتی که "شیدائی" شاعر قرن هیجدهم تورکمن در اشعار "گؤزل ییگریم بأش" و "دیللریم" از آن یاد می کند، آن 25 حروف بوده و بنا به روایتی هم 24 حروف بوده) نوشته شده است. "آنها عبارتند از: کتیبه "اورخون یئنی سئی"، کتیبه "بیلگه قاغان"، سنگ نوشته های "تون يو كوك" (سنگ نوشته "تون يو كوك مربوط به نيمه جنوبی"، سنگ نوشته "تون يو كوك مربوظ به نيمه شرقي")، سنگ نوشته "گول تيگين" و كتيبه "بيلگه خاقان (قاغان)"، که عناصر متنی آنها مربوط به قوانین، فرامین و پندهای خاقان های گؤک تورک می باشد که در آن سنگ نبشته ها کنده کاری شده است. همچنین مجسمه های مربوط به پادشاهان آن دوره همچون مجسمه "بیلگه قاغان" و مجسّمه "گول تکین" که از وادی "اورخون" مغولستان پیدا شده است، وجود دارد."[4] نام " اوغوز" برای اوّلین بار در کتیبه های گؤک تورک ها در "اورحون" و "ینی سئی" آورده شده است.
ادبیّات ایّام اوغوزی(ایّام قوقوت آتا) – آغاز این دوره از زمان اوغوزخان که عقیده و آئین "یکه تانگری (تک خدائی)" را آورده بود، شروع می شود. اوّلین مروّج آن در همان ایّام "قورقوت آتا (دده قورقد)" که هم به عنوان اوّلین سازنده دوتار تورکمنی مشهور و شناخته می شود و هم مبلغ آئین آن. لازم است به این نکته هم اشاره شود که ساز "دوتار" قبل از پذیرش اسلام به منزله معجزه آئین اوغوزی"تکتانگری" محسوب می شده است. وی با ترویج آئین و فرامین تک خدائی اوغوزی از طریق روایات با نواحتن دوتار در بین مردم مشغول بوده که بعد ها مروجین وی به نام "اوزان" شناخته می شده است. در دوره های بعدی این روش تحت تأثیر آئین اسلام تک خدائی قرار می گیرد. ولیکن جوهر اصلی آن که مطاوی روایات اوغوزی هست، تا به امروز دست نخورده باقی مانده است. روایات اوزان ها با عنوان "کتاب دأده قورقوت (قورقوت آتا)" که تا دوره گورکانیان سینه به سینه نقل می شده است، در دوره قاراقویونلی ها و آق قویونلی ها امّا، این کتاب به رشته تحریر و کتابت در می آید. اصل این اثر در حال حاضر در موزه واتیکان رم و موزه درسدن آلمان نگهداری می شود، وجود دارد. این دوره تا برپائی سلسله غزنویان ادامه پیدا می کند. [5]
اوغوزها در اواخر قرن X/م. میلادی در دوره سلسله قاراخانیان مصادف با حکمروائی "ساتوق خان (بوغراخان)" که با اعلام "اسلام" به عنوان دین رسمی حکومت قاراخانیان، به اوج اقتدار رسیده بودند، با هجوم به همسایگان خود پچنک ها و خزر ها، آنها را مغلوب و تابع خود می گردانند. طوایف اوغوزی که مسلمان شده و تحت حکومت "سلجوق بگ" بودند به دلیل توطئه ها و نیّات شوم حاکم بر "دولت اوغوز یبغو" مجبور به عزیمت به نواحی خراسان می شوند.
نقش اساسی را درتشکیل دولت سلجوقی،قبایل اوغوز برعهده داشتند. در نیمه ی اوّل قرن11/م ایران، عراق، آناتولی و سوریه را به تصرف خود در می آورند. در آن دوره مرزهای دولت سلجوقی از "رود سیحون" تا "دریای مدیترانه" گسترش پیدا کرده بود. دوره سلجوقیان، ایّام رشد علم و ترقیّات در زمینه های گوناگون علوم بود، آنها همت خود را ضمن صرف ترویج و گسترش دین اسلام در دنیا، در هر جا که پا نهادند، از حقوق انسانی، عدالت، علم و تمدن حمایت و زمینه رشد علوم را فراهم نمودند. در این دوره نهادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در هر یک از ممالک محروسه تحت رهبری آتابکان آن محروسه از استقلال دموکراتیک برخوردار می شوند که مرکز آن را سلاطین سلجوقی تشکیل می داد. در بین آنها به دلیل اهداف خدمت به بشریّت و گسترش علم و تمدن، صنعت معماری رشد قابل ملاحظه ای کرده بود. هم در این دوره است که ما شاهد ساخته شدن تعداد زیادی از مساجد، مدارس، کاروانسراها، حمام و پل هایی بر روی رودخانه های بزرگ از جانب پادشاهان و آتابکان سلجوقی هستیم.
امروزه، تورکانی که در: ترکمنستان، ترکیه،آذربایجان، افغانستان، عراق و سوریه، زندگی می کنند، همگی از نسل " اوغوز خان" می باشند.

دوّمین روند:
3. تاریخ و ادبیّات دوره تورکمانی – این دوره از سلسله غزنویان و سلجوقیان تا پایان حکومت تورکمنان آق قویونلی رواج پیدا می کند که آن با تحریر و کتابت "دیوان لغات الّتورک" از حانب ماخمئت قاشغارلی (محمود کاشغری) در قرن دهم و تاریخ بیهقی (با اینکه زبان این اثر فارسی است ولی تمام و کمال مربوط به تاریخ تورکمنان غزنوی و سلجوقی است.) آغاز و تا دوره صفویان که در این ایّام می توان به آثار این دوره اشاره نمود، تداوم می یابد.
بر اساس پژوهش های محقق مشهور روس س. دمیدوف، " در قرون ١٤-١٥ /م میلادی شخصی به نام احسان شیخ، اوغوزنامه خوان مشهوری بوده است که در بین اهالی با عنوان "دانا آتا" شناخته می شده است، وی در بین تمامی طوایف "سؤیینخانی (حسینخانی)" در نواحی غربی تورکمنیستان (یمودیستان) بنام "اوغوزناماچی" معروف بوده است. یعنی وی حماسه "قورقوت آتا" را به عنوان باغشی "اوزان" همراه با آواز دوتار، روایت می کرده است. این حماسه در حدود سال های ۱۹۰۰ از جوانب پژوهشگران مشهور روس "و. و. بارتولد"[6] و "ا. ا. برتلس"[7] مورد پژوهش و تحقیق قرار گرفته است. این اثر در سال ۱۹۱۵ اولین بار در استانبول به چاپ می رسد.
محقق برجسته روس و. و. بارتولد در هفتمین کتاب آثار خود که به نام "مقالاتی از تاریخ خلق تورکمن" درج شده است، در مورد سلسله های دول کنفدراسیون تورکمن ها از طوایف "قاراقویونلی ها" و "آق قویونلی ها" که مربوط به قرون چهاردهم و شانزدم می باشد، صحبت به میان می آورد و در مورد حماسه "قورقوت آتا" عبارات زیر را بیان می دارد: "- باغشی و یاشی اولی، خالق پاراساتلیلیغینی بیان ادیجی و ساقلایجی قورقودینگ آدی بیلن باغلانیشیقلی بولان حکایالارینگ توپاری بلکی-ده، آق قویونلی تورکمنلرینگ دؤورینده یوزه چیقاندیر. بو حکایالاردا أهلی اوغوزلارینگ باش توتانی "ّبایاندیر" خان دیر".
سلطان جهانشاه حقیقی قاراقویونلی(1399-1467)ه
" - در رابطه با وابستگی آن ردیف از داستانها و حکایاتی که با نام «قورقوت»، از جانب باغشی یا «پیردانا» که تیین گر و حافظ معنویات و فراست های ملی خلق است، بیان می داشته شده است (بیان داشته می شده است!)، اصولاْ در دوره تورکمنان «آق قویونلی ها» کتابت و انتشار یافته است. چون قهرمان اصلی آن «بایاندیرخان»، سرکرده تمامی طوایف اوغوز بوده و آن جد سلطان اوزین حسن سرکرده کنفدرسیون تورکمنان آق قویونلی محسوب می شده است."[8]
این اثر در دوره حکومت کنفدراسیون آق قویونلی ها بطور رایج رواج داشته و آن در تالارهای پادشاه و در حضور سرکردگان و فرماندهان قشون به مورد اجرای ویژه گذاشته می شده است. نمایش و اجرای این اداب و رسوم تا به امروز از جانب گروه "مهترها" در مراسم ملی تورکیّه اشاره ایی است به این سنّت های قدیمی اوغوزها که از قدمت طولانی تری برخوردار است.
سلطان اوزین حسن بایندری
(آق قویونلی)
این دوره تا سقوط دولت کنفدراسیون سلسله آق قویونلی ها در سال 1499-1500/م.م. تداوم می یابد. این شرایط در آغاز حکومت سلسله صفویان با دو شاخه زیر رو به رو می شود:
الف). ایّام ادبیات تورکمانی عصر سنّت (اهل تسنّن): سرچشمه این شرایط تأثیر و تداوم دوّمین روند بوده که شکل سنّتی خود را بلحاظ آئینی حفظ نموده است. این طریق تا ایّام شاعر ملّی و پر فراست تورکمن مختومقلی فراغی ادامه پیدا می کند. یکی از نمونه های بارز آن اثر "دیوان جهانشاه حقیقی" از پادشاهان عارف و دانشمند سلسله قاراقویونلی ها در قرون XIV - XV /م. میلادی، سید عمادالّدین نسیمی بیضاوی، محمد بایرام خان از شاعران مشهور تورکمن قرن دهم هجری، یوسف خاص حاجب با اثر "قوتادغو بیلیک" در قرن X/م میلادی که در اوزان تجنیس، چهارمصراع (مربّع) بصورت متون شعری است. امیر علی شیر نوائی با اثر "میزان الاوزان"، وفائی با اثر "رونق الاسلام"، برهان الدین سیواسی عالم و ادیب قرن هشتم هجری قمری (قرن XIV/م.) وی مبتکر صنایع شعری "تویوق"[8+] است و "رساله عروض (عروض رساله سی)" بابر میرزا و در ادبیّات ممتاز میتوان از لطفی هم نام برد، همچنین سلطان یعقوب آق قویونلی (وی در اوایل حکمرانی خویش به طرز مشکوکی از جانب یکی از زنان خود که قومیّت فارسی (شیعی) داشته و از سوی وزیر میرآخوری سلطان هدایت می شده است، همراه با بچه 9 ساله خود که طبق روال عادت بعداز حمّام گرفتن یکی از زنانش برای وی شراب می آورده است، مسموم می گردد![9] این واقعه حکایت خاصّی دارد! (– والتر هینتس) وی شعر می سروده است[10]، و ... تا دوره "واعظ آزادی (قرون XVII-XVIII)" اثر والد شاعر پرفراست تورکمن مختومقلی فراغی که با نام دولت مأمّد آزادی فرزند مختومقلی یوناچی تداوم دارد که مربوط به ادبیّات تورکمانی و نمایندگان عصر سنّت ادبیّات تورکمنی می باشند.
ب). ایّام ادبیّات تورکمانی عصرشیعی (تشیّع): ادبیّات شیعی تورکمانی مقارن است با تغییر مذهب گروهی از تورکمنان حکمروان در محدوده فلات ایران در قرون XV-XVI/م. میلادی که آغازگر آن شاه اسماعیل ختائی سر سلسله صفویان بوده است، شروع می شود. وی با تخلّص "ختائی" شعر می سروده است و چندی از صوفیان تورکمن از فرَقِ غالی، علوی و شیعی نیز در این دوره با پیروی از این ادبیّات شعر می سروده اند. در روند همين اياّم بود که در ابتدا شش تا هفت طايفه از تورکمانان (قزلباش) حاکم بر ايران در پروسه گرايش مذهب شیعه و دیگر فرقه های رایج در آن ایّام واقع می گردند. اين طوايف عبارتند از: صفویان، افشاريان، قاجاريان، ذوالقدر، اینانلو، استاجلو، بیات و ... در دوره پادشاهی شاه عبّاس امّا، به امر وی کلمه "تورکمان (تورکمن)" را از القاب "صاحب منصبان تورکمن همراه با ادبیّات آن کلمه برچیده می شود و به جای آن القاب "شاه حسین (شاهسؤیین)" یا با القاب تُرک (Tork#Turk) و غیره نامیده شده است. در حال حاضر این نوع ادبیّات سبک ادبی تُرکزبابان تشیّع را تشکیل می دهد. ...
سوّمین روند:
4. ایّام مختومقلییكي از خصوصیّات ادبیّات کلاسیک هایمان، تلاش و مقاومت آنها در برابر فارسی – عربی سازی زبان و ادبیّات تركمنی بوده است. چنانکه در دوره مختومقلی تلاش در حفظ و اشاعه زبان و ادبيّات تركمنی، در برابر افراط و تفريط گرائی های استفاده از واژه های فارسی و عربی در زبان تركمنی بوده است. زيرا در قرون XVII-XVIII در بین شاعران و نويسندگان تركی گوی در عرب – فارس گرائی زبانها تلاش شده بود. به اين سبب لغات و واژه های عربی – فارسی بوسيله آنان در متون تركی بوفور جای گرفته است.
این ایّام با سرایش اشعار دیوان مختومقلی فر اغی شروع می شود که زبان و ادبیّات تورکمنی شکل امروزی خود را باز می یابد و با همین ادبیّات ترویج داده می شود. در این دوره بعداز مختومقلی شاعران و کاتبان چندی به پیروی از وی می پردازند که عبارتند از: نورمحمّد عندالیپ، ملانفس، قرباندوردی ذلیلی، سیدنظر سیدی، آنناقلیچ مأتأجی، محمّدولی کمینه، کاتبی، غایبی، سیدی خوجه و ...
5. ایّام امپریالیسم (ادبیّات قرون XIX-XXI/م. میلادی): در این دوره دنیا با تقسیمات جدید ژئوپلیتیکی مواجه می شود که در نتیجه آن کشورهای ابر قدرت ظهور می کنند و کشورهای کوچک قومی و غیر قومی را زیر سلطه خود می برند. از جمله این دول زیر سلطه برده شده کشورهایی نظیر ایران، تورکمنستان، آذربایجان، افغانستان، اوزبکستان، عراق و ...، بودند که این روند بر تاریخ و ادبیّات سیاسی و اجتماعی اثنیکی آن دوره تأثیر ویژه ای از خود برجای می گذارد که می توان آنرا از اثار مکتوب آن دوره دریافت نمود. این ایّام در آسیای میانه با سه دوره زیر مجموعه از هم مجزّا می گردد:
الف). ادبیّات قبل از شوروی،
ب). ادبیّات دوره جنگ سرد شوروی (در تورکمنستان و سایر جمهوری های تورکزبان)،·
ادبیّات تورکمن های سازمانیافته (با دولت)، (جمهوری تورکمنستان و سایر جمهوری های تورکزبان
ادبیّات تورکمن های پراکنده (بی دولت)، (همچون تورکمنصحرای ایران، افغانستان و تورکمنان عراق و سوریّه)
ج). ادبیّات بعد از شوروی یا ادبیّات مستقل که با فروپاشی شوروی آغاز می شود که شاخه ای از آن میتواند "ادبیّات تورکمنان دنیا" باشد، در حال حاضر این روند "تاریخی-ادبی" تداوم دارد و چشم انداز ملموسی از خود نشان می دهد. ...
هرکدام از بندهای فوق نیز دارای ویژگی های خاص خود می باشد که بسته به موقعیّت زمانی و مکانی نسبت به هم خصوصیاتی دارند که مستلزم تحقیق و تفحّص می باشد. ...


[1] . مصّوبه کنفـرانس "اتحادیّه انسانی  تـرکـمنهای دنـیِـا"، موضـوع کنفـرانس: "آفورمیلـِّـنـیه  ایی  پرایزخاژدِنیه  تورکـمِـنسکی ناروُد (بستر باستانی و شکل گیری خلق تـرکـمن)"، عشق آباد – سال 1992- 1993/ م.
[2] . فصلنامه "یاپراق"، "دوره تلاقی و تداخل فرهنگهای ترکمنی، عربی و فارسی"، مقاله: حانگلدی اونق، زمستان سال 1384 - شماره: 32 - صفحه ی: 4
[3] . این کتاب توسط ناصرالدین فرزند برهان الدین مشهور به «ربغوزی» به نثر نوشته شده است. مؤلف این اثر از قصبه «رباط اوغوز» در منطقه خوارزم بوده و بدین جهت به «ربغوزی (رباط اوغوزی)» معروف گردیده است.
[4] . فصلنامه مختومقلی فراغی، مقاله: "قدیمیّتدن غالان ترکمنینگ تاریخی داش یازغئلاری"، پژوهشگر تاریخ خانگلدی اونق، سال سّوم، شماره نهم، پائیز- سال 1381ش.- مطابق با 2003/م.، – ایران، صص. 12-14
[5] . ГОРКУТ АТА, - 1500,. Макалалар йыгындысы, (Hangeldi OWNUK, “Gorkut ata eposynyñ daşary ỳurtlardaky warianty”), “Магарыф”, A.:-1999 м. (Konfrensiỳa).
[6] . واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد (Vasily Vladimirovich Bartold - Васи́лий Влади́мирович Барто́льд) معروف به «ویلهلم بارتلد»، (۱۸۶۹ ۱۹۳۰) ترکشناس و ایرانشناس نامور روسی بود.
[7] . یِوگِنی ادواردویچ برتلس (Evgeny Edvardovich Berthels - Бертельс, Евгений Эдуардович)، (دسامبر ۱۸۹۰-اکتبر ۱۹۵۷)، خاورشناس روس و از برجسته ترین کارشناسان ادبیات ملل آسیای مرکزی و صاحب پژوهشهای فراوان در ادب و تصوف ایرانی و تاریخ فرهنگ و ادبیات آسیای مرکزی بود.
[8].  Демидов С., «Туркменские Овляды», Ашхабад: «Ылым», 1976. 116 сах.
[8+]. قالب شعری "تویوق" نوعی دو بیتی شبیه رباعی، با وزن عروضی فاعلاتن فاعلاتن فاعلن است.
[9] . سلطان یعقوب آق قویونلی نیز پادشاهی شاعر بوده است. وی در ایّام اوایل حکمرانی خود در تبریز از جانب یکی از زنان خود که ملیّت فارس داشته، با توطئه "میر آخور (استربان وی که از امرای فارس و شیعه مذهب بوده است)" با شراب زهرآگین مسموم و وی همراه با پسر 9 ساله اش فوت میگردند. این واقعه چنان رویداده است که وی در حالی که با پسر خود از حمام بیرون می آمده، طبق عادت یکی از زنان نزدیک وی بعد از حمام شراب می آورده است. آنروز برخلاف عادت یکی از زنان فارس وی برایش شراب می آورد. و سلطان به او مشکوک می گردد. بهمین سبب سلطان ابتدا شراب را برای او می خوراند و بعداز آن خود و پسر 9 ساله اش نیز می نوشند، چنانکه لحظاتی بعد آنها جان می بازند.
[10] . پس از سلطان خلیل ، سلطان یعقوب بسلطنت رسید (سال 883) سلطان یعقوب یكی از پادشاهان فضل ‌دوست و هنرپرور بود . عمارات رفیع بنا نهاد از جمله قصر هشت بهشت در تبریز كه مولانا جامی در قصیده‌ای توصیفی زیبا از آن كرده است، منجم ‌باشی درباره سلطان یعقوب مینویسد: ((به شعر رغبتی بسیار داشت ، بسیاری از شعرا از اطراف عالم به دربار او گرد آمده و در مدح وی قصاید شیوا ساختند )).
سلطان یعقوب نیز شعر میسرود و سام میرزا از او در تحفه سامی شرح حال بدست میدهد و دوران سلطنت او را زمان درخشان فرهنگ و ادب میشمارد و مینویسد: ((علی ای حال در زمان او اختر شعر از حضیض هبوط به اوج ثریا رسید و شیوه شعر و شاعری چون ملت سامری در میانه بنی اسرائیل شیوع تمام یافت )) سام میرزا او را پادشاهی عادل خوانده است.
دربار او مجمع فضلا و دانشمندان و شعرا بوده است و میتوان از شعرای دربار او تنی چند را یاد كرد از جمله: میر همایون كه سلطان یعقوب او را خسرو كوچك خطاب میكرده، مولانا انیسی كه خط نستعلیق را از سلطانعلی مشهدی مینوشته ، مولانا بنائی كه بهرام و بهروز را بنام او سروده، بابا فغانی، شهیدی قمی كه منصب ملك‌الشعرائی داشته، درویش دهكی، بابا نصیبی، الف ابدال مولانا حیرانی كه بهرام و ناهید را بنام او ساخته است، میر مقبول قمی و مولانا حبیبی برگشادی.
سلطان یعقوب كتابخانه‌ای داشت (251) كه نُسَخ آن از نظر نفاست و زیبائی باكتابهای كتابخانه سلطان حسین میرزا لاف برابری میزده است. از كتابخانه‌های معروف دوران آق ‌قویونلوها میتوان از سه كتابخانه یادكرد به شرح زیر : [35]
1. كتابخانه مدرسه نصیریه تبریز: این مدرسه تا اواخر دوره صفویه معمور بوده و كتابخانه معتبری داشت و در زمان شاه اسماعیل و شاه طهماسب اول ، مولانا امیر فیض‌الله حاجی برمكی تولیت و كتابداری آن را بر عهده داشته است 21.
2. كتابخانه مدرسه مظفریه تبریز: این مدرسه نیز از مدارس بنام تبریز بود و كتابخانه معتبری داشت. در زمان شاه اسمعیل صفوی، كمال اسماعیل شاعر و در زمان شاه طهماسب اول امیر فصیح‌الدین محمد تولیت آنرا بر عهده داشته‌اند 22.
3. كتابخانه مدرسه منصوریه شیراز: این مدرسه را مولانا صدرالدین دشتكی بنیاد نهاد و برای اداره آن موقوفات بسیاری وقف كرد و سلطان یعقوب آق‌قویونلو بر طبق فرمانی موقوفات این مدرسه را از هر گونه مالیاتی معاف كرده بود 23. و كتابخانه مدرسه منصوریه از كتابخانه‌هایی است كه تا قرن یازدهم معروفیت خود را حفظ كرده بود.

۱ نظر:

  1. Info: Кара-Куюнлу Происхождение
    Правящий род происходил из огузского рода Ивэ. В числе племен Кара-Коюнлу были Бахарлу, Саадлу, Караманлу, Алпаут, Духарлу, Джагирлу, Хаджилу, Агачери. Ведущими среди них являлись Бахарлу и Саадлу. Правления племенного союза Кара-Коюнлу основал Кара-Мухаммед (1380—1389 гг.).

    پاسخحذف

JAHANȘA DIWANY

زندگی و آثار-جهانشاه حقیقی-نئنگ حیاتی و دؤردیجیلیگی-يعيش و يعمل في جهان شاه الحقيقي-د.خ.اونق
-JAHANȘA HAKYKYNYNŇ HAÝATY we DÖREDIJILIGI-COLLECTION POEMS OF LITERARY JAHANSHAH HAKYGY
Email address: han.own@hotmail.com - Dr. H. OWNUK